زندگی آنچه زیسته ایم نیست بلکه چیزی است که به یاد می آوریم تا روایتش کنیم...
کدام دانه فرورفت در زمین که نرست
چرابه دانه ی انسانت این گمان باشد
مولانا
توتا زنده ای سوی نیکی گرای
مگر کام یابی به دیگر سرای
فردوسی
از قیامت خبری میشنویم
دستی ازدور برآتش داریم
اوحدی
بهوش باش دلی را ز قهر نخراشی
به ناخنی که توانی گره گشایی کرد
امامقلی خان غارت
انگشت مکن رنجه به درکوفتن کس
تاکس نکند رنجه بهدر کوفتنت مشت
ناصرخسرو
آسوده بود هرکه کم آزاربود
آزارکننده خود دل افکار بود
مسعود سعد
نکویی کن امسال چون ده توراست
که سال دگر دیگری کد خداست
سعدی
نکویی بابدان کردن چنان است
که بدکردن به جای نیک مردان
سعدی
به پاداش نیکی چرابدکنم
اگر بدکنم برتن خود کنم
فردوسی
این که گویی این کنم یاان کنم
این دلیل اختیار است ای صنم
مولوی
آدمیزاد اگر بی ادب است آدم نیست
فرق دربین بنی آدم وحیوان ادب است
فصاحت راضی
قالب ساز آنلاین |