هوا چقدر خوب و دو نفره ست ... من هستم و خدا ... و در جاده ي زندگي ، صورتم مهمان نسيمي که معطر شده از اميد ... به خودم ميگم : هيچ چيز ارزش اين رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بيرون و بگذارم تو دست غير خدا ... راستي اونکه دستان مهربان خدا رو به غير او فروخت غير از افسوس چه چيزي رو بدست آورد ؟.... اعياد شعبانيه رو بهتون تبريک ميگم ..موفق باشيد
دوستاني هستند به مانند کوههاي سر به فلک کشيده ... هم صحبتي با آنان شرف است و رفاقت با آنان ضمانت سلامت .....و در کنار آنها بودن حق است و فراموشي آنان محال و دعا برايشان واجب و تو مصداق آني...... موفق و پيروزباشي دوست من ...
اميد دارم خداوند چراغهاي بيراه زندگيتان را کم سو وخاموش کند .راه را با عشق وچراغ دل نشانتان دهد ياحق
سلام به همگي...اين سوال را از خودم پرسيدم ..نظر شما چيه؟
امسال چند بار صورت مادرت را بوسيدي؟
غروب جمعه ها دارم سوالي:خبراز مهدي زهرا چه داري؟
سلام.آي گفتي.
دل منم براي داستاناي قشنگ دبستان تنگ شده.